بایگانی برچسب: داستان های مجله روزهای زندگی

من همسر دوم بودم

  نویسنده: زینب خیرخواه ثابت‌قدم براساس سرگذشت: شیوا سوتیتر: با خجالت به پدرم گفتم علیرضا با ماشین زده به جدول و چون بیمه بدنه ندارد، کلی هزینه ماشینش شده. پدرم گفت راضی نیست به او پول بدهد زیباترین دختر شهر «تو زیباترین دختری هستی که من توی عمرم دیدم. جذابی. …

توضیحات بیشتر »

یک فنجان سلامتی

  نویسنده: فاطمه شهماری از هر پنج نفر بالای50 سال، یک نفر شکستگی ناشی از پوکی استخوان را تجربه می‌کند پوکی استخوان، بیماری خاموش پوکی استخوان از مشکلات شایع افراد سالمند و خانم‌های یائسه است. روند بروز این بیماری بسیار کند است و با تشخیص به‌موقع می‌توان از آن پیش‌گیری …

توضیحات بیشتر »

کاش مرا ببخشد

کاش مرا ببخشد

اختصاصی مجله روزهای زندگی -کاش مرا ببخشد – در خانه را که باز کردم افشین جلوی در بود. دلم نمی‌خواست ببینمش یا حتی یک کلمه حرف بزنم. رفتم سمت ماشین که دنبالم آمد و گفت: «هوناز… یه‌کم صبر کن. باید حرف بزنیم. داری اشتباه می‌کنی. به جان مامانم…» با عصبانیت …

توضیحات بیشتر »

نیرنگ رفیق شفیق

نیرنگ

اختصاصی مجله روزهای زندگی – نیرنگ رفیق شفیق – بعداز مرگ ناراحت‏ کنند‌‌ه پد‌‌رم به آزاد‌‌ی‏هایی رسید‌‌م. پانزد‌‌ه ساله بود‌‌م، ولی جثه ‏ام د‌‌رشت بود‌‌ برای همین وقتی سوار موتور پد‌‌رم می‏شد‌‌م، پلیس‏ها فکر نمی‏کرد‌‌ند‌‌ بچه‏ام و گواهی‏نامه ند‌‌ارم. نوجوان شروری نبود‌‌م. سرم به کارم بود‌‌. پیک شرکت بزرگی بود‌‌م. …

توضیحات بیشتر »

یک کیلو محبت

محبت

اختصاصی مجله روزهای زندگی – یک کیلو محبت – همین‏که مادرم نمازش تمام شد، آهسته به او گفتم: «یه نگاه به اتاق بیژن بنداز ببین چه بازار شامیه!» با دست اشاره کرد که کاریش نداشته باش و صلوات فرستاد. گفتم: «همین که شما و بابا هی می‏گین کاریش نداشته باش، …

توضیحات بیشتر »

قربانی عشق( مجله شماره 621)

عشق

اختصاصی مجله روزهای زندگی– قربانی عشق –  ازسری ماجراهای چرا شوهرم را کشتم؟  زهرا با قامتی بلند و چهره‌ای جذاب می‌خرامید و همه نگاه‌ها را به خود جلب می‌کرد. با این‌که چهارده سال بیشتر نداشت دنبال همسر پول‌داری می‌گشت که او را از وضع اسفناک و فقر و فلاکتی که …

توضیحات بیشتر »

الهه رضایی: از مادرم بابت فداکاری‌هایش تشکر می‌کنم

الهه رضایی

  گفتگوی اختصاصی مجله روزهای زندگی با الهه رضایی به مناسب روز تولد و روز مادر ۱۲ بهمن ۱۳۴۳، روز تولد فردی است که خاطرات خوبی را در کارهایش برای ما به یادگار گذاشته است. هر وقت صحبت از او می‌شود همه به نیکی و خوشی و روزگار خوب از …

توضیحات بیشتر »

بیست سالگی

بیست سالگی

  اختصاصی مجله روزهای زندگی – بیست سالگی -پدرم یک شب توی خواب سکته کرد و حتی به بیمارستان نرسید و تمام کرد. مادرم یک‌دفعه پیر شد. می‌دیدم که روزبه‌روز خمیده‌تر و رنگ‌پریده‌تر می‌شود و چین‌های پیشانی‌اش عمیق‌تر می‌شوند. موهایش حالا بیشتر به سفیدی می‌زد تا سیاهی. اوایل می‌خواستم هم‌صحبتش …

توضیحات بیشتر »

ساختمان گلها

ساختمان گلها

  اختصاصی مجله روزهای زندگی  – ساختمان گلها – در حیاطِ رو به باغچه را که باز کردم غنچه‌های رنگارنگ گل‌های محمدی به رویم لبخند ‌زدند و با دیدن‌شان شادابی و نیروی عجیبی ‌گرفتم. از پله‌ها پایین آمدم و روی صندلی‌های فلزی شبکه‌ای نشستم. از دیوار کوتاه خانه ما ساختمان‌های …

توضیحات بیشتر »

من گم شده ‏ام، دنبالم نیایید

گم شده ام

اختصاصی مجله روزهای زندگی – من گم شده ‏ام، دنبالم نیایید –  دو سال بود به زادگاهم و به دیدن والدینم نرفته بودم. قبلا هم پیش آمده بود که از شهرم دور شوم، ولی هربار بیشتر از دو – سه ماه طول نکشیده بود. وقتی به خانه برمی‏گشتم، برای همه …

توضیحات بیشتر »