اختصاصی مجله روزهای زندگی – با فرزند حساسم چگونه برخورد کنم؟(مجله شماره 616) – خانم 40 سالهای به نام الهام وارد اتاق مشاوره شد. پس از سلام و احوالپرسی، از او خواستم علت مراجعهاش را بگوید.
به خاطر دخترم سارا مراجعه کردم. 14 سال دارد، دختر بسیار حساس و زودرنجی است و این موضوع باعث شده که من نگران آیندهاش باشم. احساس میکنم اگر وارد جامعه بزرگتر شود ممکن است آسیب ببیند.
ممکن است واضحتر بفرمایید منظورتان از زودرنج و حساس چیست؟
تحمل شنیدن هیچ دستوری را از طرف من و پدرش ندارد. مثلا اگر بگویم باید ابتدا درست را بخوانی بعد کارهای دیگر را انجام دهی ناراحت میشود، گاهی لجبازی و گاهی گریه میکند. مدام میخواهد در اتاق خودش تنها باشد و به ما اجازه اعتراض نمیدهد.
آیا این رفتار را فقط با شما دارد یا در محیط مدرسه و با دوستان و آشنایان هم اینطور است؟
بله، بعضیها میگویند اینطور است.
احتمالا شما خیلی ایدهآلگرایانه فکر میکنید و دوست دارید سارا از همه لحاظ مورد تایید شما و پدرش باشد. ممکن است به خاطر سختگیریهای شما چنین رفتاری را در پیش گرفته. شیوههای فرزندپروری شما را بررسی میکنم و نکاتی را میگویم.
نمیدانم. شاید. ممنون میشوم اگر مرا راهنمایی بفرمایید.
حساس بودن هیچ ایرادی ندارد. در واقع یک کودک حساس میتواند یکی از مهربانترین و دلسوزترین بچهها باشد؛ اما بزرگکردن چنین بچهای برای شما بهخصوص در نوجوانی چالشهایی دارد. سختگیری ممکن است برای بعضی از بچهها نتیجه بدهد، اما در مورد بچههای حساس به مشکلات دامن میزند. بنابراین باید برای تربیت و هدایت نوجوان حساس راههایی پیدا کنید که در دنیایی که به اندازه او حساس نیست، حضور بهتر و راحتتری داشته باشد.
سعی نکنید خلقوخوی او را تغییر دهید. به جای اینکه فرزندتان را ضعیف بدانید، روی نقاط قوت و استعدادهایش متمرکز شوید. بدانید چیزی که ممکن است برای یک بچه دیگر راحت و عادی باشد، میتواند برای نوجوان شما سخت و دشوار باشد. بنابراین به او یاد بدهید به روشی مناسبتر با هیجانات و احساساتش برخورد کند.
نوجوانهای حساس در میان شلوغی، نورهای زیاد و محیطهای بههمریخته به راحتی پریشان و آزرده میشوند؛ بنابراین سعی کنید فرزندتان تا حد ممکن در چنین شرایطی قرار نگیرد. در خانه برای او گوشهای آرام و راحت را در نظر بگیرید تا به فعالیتهایش بپردازد. همچنین فرزندتان را تشویق کنید و به او یاد بدهید هر وقت پریشان شد به این فعالیتها مشغول شود.
حد و مرز را مشخص کنید. هرچند ممکن است وسوسه شوید قوانین را شل بگیرید، اما مدام استثنا قایل شدن در مورد اصول و قوانین، در بلندمدت کمکی به شما نخواهد کرد و حتی ممکن است عوارضی هم داشته باشد. درعینحال که انعطافپذیر بودن لازمه تربیت بچههاست، فراموش نکنید که نظم کمک میکند به نوجوانتان یاد بدهید چگونه در آینده بزرگسالی بامسوولیت شود.
باید تلاشهایش را تحسین کنید. بچههای حساس زیاد به تحسین و تشویق نیاز دارند، پس باید تلاشها و رفتارهای مثبت فرزندتان را تحسین کنید، حتی اگر موفق نشده باشد. اما یک نکته وجود دارد: بچههایی که زیاد و بابت هر کار کوچکی تشویق میشوند، اعتمادبهنفس پایینتری دارند. یادتان باشد تلاشهای فرزندتان را تحسین کنید، نه نتایج تلاشهایش را.نوجوانهای حساس گاهی اگر دچار مشکل و دردسری شوند، احساس بدی پیدا میکنند، پس با تغییر بیان و کلماتتان میتوانید او را تشویق کنید به جای احساس بد و ناامید شدن، کارش را درست انجام دهد. اصلاح و تغییر کلام و لحن صحبت یک راه بسیار خوب برای بزرگسالان است تا از استرس حاکم بر زندگی و خانواده بکاهند. در این تغییر و بازبینیها قرار نیست کودک شما یا موقعیتها تغییر کنند، بلکه این عکسالعمل شماست که تغییر میکند. در مورد بچههای حساس، شیوه انتخاب و بیان واژهها میتواند متنوع و تاثیرگزار باشد.
نوجوانهای حساس باید یاد بگیرند چگونه احساساتشان را ابراز کنند، همچنین باید روشهای مناسب کنترل این احساسات را یاد بگیرند. به فرزند حساستان آموزش دهید چطور احساسات ناخوشایندش را بشناسد و به شیوهای قابلقبولتر با آنها برخورد کند.
نوجوانهای حساس معمولا به پدر و مادر خود نشان میدهند که نسبت به رفتارهای آنها چه احساسی دارند. به فرزندتان یاد بدهید چگونه از کلمات برای بیان احساساتش استفاده کند. هرچه با فرزندتان ارتباط بیشتر و موثرتری برقرار کنید، فهم و درک احساسات او نیز برایتان سادهتر خواهد شد.
اجازه دهید با پیامدهای منطقی رفتارش مواجه شود. نوجوانهای حساس هم درست مانند بچههای دیگر نیاز دارند که با عواقب منفی روبهرو شوند. اینکه فرزند شما گریه میکند یا احساس بدی دارد دلیل نمیشود که پیامدهای رفتارش را نبیند. اما باید از عواقب منطقی استفاده کنید تا او درسهای ارزشمندی از زندگی بگیرد. پیامدهایی که ارائه میدهید، بر محور نظم و منطق باشند نه بر اساس تنبیه.
***
مادر سارا متوجه شد که مساله دخترش طبیعی و قابلحل است. قرار شد جلسههای بعد با سارا بیاید تا هم سارا ارزیابی شود هم مادر در جلسات فردی فرزندپروری شرکت کند.
نویسنده:آرزو آزاد روانشناس کودک و نوجوان