مجله روزهای زندگی نشریه خانوادگی

اختصاصی مجله روزهای زندگی – سید مهرداد ضیایی متولد۱۰ تیر ۱۳۴۸، بازیگر تلویزیون و سینمای ایران است. او در رشته‌های مهندسی منابع طبیعی و روزنامه‌نگاری تحصیل کرده و بازیگری را از سال ۱۳۶۹ با بازی در تئاتر «آی کی اونجاست» آغاز کرده است. نخستین تجربه تصویری او نیز در سال …

اختصاصی مجله روزهای زندگی – غمی که هرگز تمام نمی‌شود – مادر پشت پنجره نشسته بود و بیرون را نگاه می‌کرد. صبح جمعه بود و من و یحیی داشتیم صبحانه می‌خوردیم. یحیی از این اخلاق مادر خوشش نمی‌آمد و بارها هم اعتراض کرده بود، ولی فایده‌ای نداشت. مادر وقت و …

اختصاصی مجله روزهای زندگی -نوجوانم لباس‌های عجیب و غریب می‌پوشد!  والدین نباید اصرار داشته باشند که هرچه را که آنها می‌پسندند، نوجوان نیز بپسندد. آنها باید نوجوان را در انتخاب لباس آزاد بگذارند و راهنمایی‌اش کنند. گاهی ممکن است او در انتخاب اشتباه کند و به این اشتباه اصرار هم …

اختصاصی مجله روزهای زندگی – خوب‏تر از آتش بود – وقتی از خانه سرور بیرون آمدم، عذاب‌وجدان گرفتم. سرور دختر زیبا و خانواده‏داری بود که تجریش می‏نشستند. خانه خودم میدان گمرک بود. آنها بالا، ما پایین. آنها پولدار، ما فقیر. به مادر سرور دروغ گفته بودم که زنم موجود وحشتناکی …

مجله روزهای زندگی – فقط به شهادت فکر می‌کرد…-  شهید علی عرب دهم تیر 1349 در روستای روح‌آباد از توابع شهرستان زرند کرمان به دنیا آمد و دهم تیر 1365 در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. این فرزند توست پدر شهید می‌گوید: شبی در خواب خود را در …

مجله روزهای زندگی – معجزه امام زمان (عج) – جمال‌الدین زهرى در حله به فلج شدیدى مبتلا شـده بود. اقوام او را به اطبا زیادى نـشان دادنـد که شاید معالجه شـود، ولـى کمتــر عافیت مــى‌یافــت. بــالاخره وقتــى از معالجه‌اش مایوس شدند تصمیم گرفتند که او را یک شـب در مقام …

اختصاصی مجله روزهای زندگی -محکمه بی‏ شاهد و شاکی-  حسین تلفن کرد: «زهرا جان آماده باشین بریم دماوند.» گفتم: «وسط هفته؟» گفت: «آره. امروز سالروز اولین باریه که استارت زدم واسه پولدار شدن. به شکرانه اون روز بریم دماوند از زندگی لذت ببریم.» یاد خاطرات گذشته افتادم: حسین کارمند بود. …

اختصاصی مجله روزهای زندگی -من آمدم، او رفت – خواهر کوچکم تهمینه جلوی در ایستاده بود و درحالی‌که مثل ابر بهار اشک می‌ریخت، فریاد می‌زد: «برو! از اینجا برو! تا وقتی زنده بود فقط عذابش دادی. الان برای چی اومدی؟! تا دم مرگ چشمش به این در بود. تو نابودمون …

اختصاصی روزهای زندگی -آخرین ستاره شب –  زندگی آرام من از وقتی دستخوش مشکلات شد که فهمیدم زنم باردار نمی‌شود. از ازدواج من و سارا نه سال می‌گذشت و هنوز بچه‌دار نشده بودیم. دکتر گفته بود سارا مشکل دارد. درمان‌ها نتیجه نداد و بالاخره پذیرفتم که همسرم نمی‌تواند بچه‌دار شود. …