بایگانی روزانه: 5 دی, 1400

دو چشم همیشه خیس

چشم خیس

اختصاصی مجله روزهای زندگی – داستان دو چشم همیشه خیس –  مادرم خیلی زود از دنیا رفت. من اولین فرزندش بودم و پانزده ساله، حمیرا دوازده ساله بود و حمید پنج ساله. شبی که مادر از دنیا رفت همه داشتیم آماده می‌شدیم که روز بعد برویم جشن عروسی خاله‌ام. آن …

توضیحات بیشتر »