• روسیه و چین به دنبال ساخت نیروگاه هسته ای در ماه!

     یوری بوریسف رئیس آژانس فضایی فدرال روسیه روز سه شنبه در یکی از نشست های جشنواره جهانی جوانان در سیر…

  • هنوز ازدواج نکرده ام

    نویسنده: آرین سلطانی براساس سرگذشت: سپهر  سال‌ها گذشت. من می‌رفتم و می‌آمدم، اما نسبت به زندگی هیچ ح…

  • من همسر دوم بودم

      نویسنده: زینب خیرخواه ثابت‌قدم براساس سرگذشت: شیوا سوتیتر: با خجالت به پدرم گفتم علیرضا با ما…

  • بیشتر بدانیم

      غزل صوفی نفخ معده را بدون نسخه درمان کنید نفخ یک مشکل گوارشی رایج است که خیلی‌ها آن را تجربه …

  • یک فنجان سلامتی

      نویسنده: فاطمه شهماری از هر پنج نفر بالای50 سال، یک نفر شکستگی ناشی از پوکی استخوان را تجربه …

آخرین نوشته ها

شکارچی

شکارچی

اختصاصی مجله روزهای زندگی  – داستان شکارچی – در یکی از شهرهای کوچک و سبز شمالی به دنیا آمدم و بزرگ شدم. بعد از پایان خدمت سربازی در اداره‌ای استخدام شدم، بعد زن گرفتم و بچه‌دار شدم. زندگی‌ام معمولی بود. خانه کوچکی داشتم و قسطی ماشین خریده بودم و اموراتم …

توضیحات بیشتر »

بر سر دوراهی

فرانکفورت

اختصاصی مجله روزهای زندگی -بر سر دوراهی… وقتی برف‌ها آب می شوند – چمدان‌هایم را آماده کرده بودم. کارهایم را در این چند ماه انجام داده بودم و حالا همه‌چیز آماده بود تا به فرانکفورت پرواز کرده و زندگی جدیدم را شروع کنم. مادرم که گفت ظهر برای ناهار برویم …

توضیحات بیشتر »

معمایی به نام شاهده

جوانی

اختصاصی مجله روزهای زندگی – معمایی به نام شاهده – اولین بار شاهده را توی قطار دیدم. مثل هر سال تابستان می‌رفتیم مشهد و همان‌جا دیدمش. دختر شر و شیطانی بود و برعکس من که ساکت و کم‌حرف و خجالتی بودم خیلی زود می‌توانست با بقیه دوست شود. اولین بار …

توضیحات بیشتر »

مهدی علی‌پور: پرویز پرستویی برای من یک اسطوره است

مهدی علی‌پور

مصاحبه اختصاصی مجله روزهای زندگی – مهدی علی‌پور: پرویز پرستویی برای من یک اسطوره است در کنار بازی خوب، صدای خوبی هم دارد. مهدی علی‌پور هنرمند توانا و خوب کشورمان که به قول خودش بدون پول و با سختی زیاد وارد عرصه بازیگری شده است. او نقش‌آفرینی‌های زیادی داشته و …

توضیحات بیشتر »

آینـده روشن

آینده روشن

اختصاصی مجله روزهای زندگی – آینـده روشن- دختری با چشمان زیبا و قد بلند وارد اتاق شد و آرام سلام کرد. من هم طبق معمول با لبخند سلام و احوال‌پرسی گرمی با او داشتم، خودم را معرفی کردم و گفتم می‌خواهم با سرگذشت شما آشنا شوم و با کمی تغییرات …

توضیحات بیشتر »

دخترم نرگس

دخترم

اختصاصی مجله روزهای زندگی – قلبم تند می‌زد و لحظه‌شماری می‌کردم نرگس از در مدرسه بیاید بیرون. سه ماه بود که عباس نگذاشته بود دخترم را ببینم و حالا از شهری دیگر با خواهرم آمده بودم تا چند دقیقه دخترم را ببینم و برگردم. نرگس ده ساله بود و قبل …

توضیحات بیشتر »

داستان آمد به سرم از آنچه می‏ترسیدم

اعتیاد

اختصاصی مجله روزهای زندگی – داستان آمد به سرم از آنچه می‏ترسیدم – من هم مثل بیشتر کسانی که معتاد شده‏ اند، دلم نمی‏خواست به قلمرو اعتیاد وارد شوم. حتی بوی سیگار هم اذیتم می‏کرد. در دانشگاه دوستانم را نصیحت می‏کردم که از دو چیز بپرهیزید: عشق و دود. عشق را …

توضیحات بیشتر »

پل‌های شکستـه

پل های شکسته

اختصاصی مجله روزهای زندگی – پل‌های شکستـه – مهرداد دوست قدیمی‌ام بود. از دوران دانشگاه می‌شناختمش و آن وقت‌ها خیلی با هم جور بودیم. چند سالی از هم بی‌خبر بودیم تا این‌که در یکی از شبکه‌های مجازی صفحه‌اش را دیدم و برایش پیغام گذاشتم. از عکس‌هایش معلوم بود در فرانسه …

توضیحات بیشتر »

زخم روی قلب

قلبم

اختصاصی مجله روزهای زندگی – زخم روی قلب –  آخرهای کلاس بود که پوریا پیام داد: «آبجی بیا بیمارستان. بابا حالش بد شده.» پدرم همه زندگی‌ام بود. چند سال قبل مادر می‌خواست مهاجرت کند، ولی پدر نمی‌خواست مادربزرگم را که مامان‌جان صدایش می‌کردیم تنها بگذارد. مادر از او جدا شد …

توضیحات بیشتر »

پسرم جیغ‌جیغوست!

جیغ

اختصاصی مجله روزهای زندگی – پسرم جیغ‌جیغوست! – خانم جوان 27 ساله‌ای به نام لیلا همراه پسر کوچولو و بانمک 4 ساله‌اش کارن وارد اتاق مشاوره شدند. پس از سلام و احوال‌پرسی با مادر و پسر، ظرف شکلات را جلوی کارن گرفتم و از او خواستم هر تعداد که دوست …

توضیحات بیشتر »
قتل در باران

قتل در باران

سرزمین رویایی

سرزمین رویایی

توبه گرگ

توبه گرگ